205 سال پیش، یعنی در 12 فوریه سال 1809 چارلز داروین متولد شد ، در مرکز نظریه داروین، این ایده بود که هر گونهای(موجودی) قابل سازگار با محیط مخصوص خود است. با توجه به این فرایند از تغییر، گونههای جدیدی به وجود آمده و رشد کردهاند. این دارای پیامدهایی برای بازاریابان محتوا است، اشخاصی که به دنبال گسترش پیامهایشان هستند: بهتر است این را تحول بازاریابی محتوا بنامیم.
داروین در طول سفر خارجهاش به HMS Beagle، به این موضوع پی برد که هر یک از جزیرههای گالاپاگوس در گذشته دارای فنج (نوعی پرنده)های مخصوص خود بودند. از آنجا که این پرندههای کوچک بسیار شبیه به یکدیگر هستند، آنها همچنان در شکلهای گوناگون و مهمی بسیار متفاوتاند. این حقیقت در این مورد هم صدق می کند وقتی شما میخواهید که پیام هایتان را در سراسر سیستم عاملهای مختلف توزیع کنید.
داروین بر این معتقد بود که موجودات زنده، هر دو هم حیوانات و هم گیاهان، با قرار گرفتن در محیط زیست خودشان دارای شانس به مراتب بیشتری برای زنده ماندن و تولید مثل هستند. آنها در کنار ویژگیهایی رشد کردند و دورانشان را گذراندند که به آنها کمک میکند حداقل تا زمان فرزندان شان زنده بمانند.
به طور مشابه، بازاریابان با استفاده از بازاریابی محتوایی، پیام های انحصاریشان را از طریق کانالهای مختلف توزیع می کنند. در هر کانال، این رقابت کردن برای به دست آوردن توجه مردم میتواند بسیار هیجان انگیز باشد، آن هم در شرایطی که توجهات کمی به این موضوع میشود. بنابراین، زمینه و مسائل مرتبطی هستند که از اهمیت برخوردارند، در غیر این صورت پیام محو خواهد شد یا از بین خواهد رفت و مانع از نشان دادن توانایی ها برای زنده ماندن یا در رقابت ماندن میشود.
برای نتیجه گرفتن از بازاریابی محتوا ، مانند انتخاب طبیعی، نیاز به تعدادی از چیزهایی دارد که در یک زمان با یکدیگر اتفاق میافتند.
در اینجا 5 نظریه، از نظریات کلیدی داروین که منشاء انواع آنها توضیح داده شده است را با یکدیگر بررسی می کنیم و خواهیم فهمید که معنی آنها چیست و چگونه از آنها برای تحول بازاریابی محتوا استفاده میشود.